شهر در وقت شب رنگارنگ است. تابش| پرنور می‌شود و زندگی در خیابان ها با هوایلطیف رفت و آمد.

• زنان با همسر رفتن می کنند.
• رستوران ها باز و با سر و صدا رونق را نشان می دهند.
• خوانندگان با موسیقی مهر را به زندگی شهر اضافه می‌کنند.

دیپorted صفحات زندگی

در این روزگار پر از تندالیتی| سرعت و تحرک, تلویزیون شهری با نمایش روزمرگی| آداب شهر، یک نمایِ| سرمایه فکر امروزی برای ماست. مستندات تلویزیون شهری به مردم نگاهی گسترده به حیات| شهروندان شہر می می کنند.

• فیلمها تلویزیونی، به ما نشان می دهند| فرصت میدهد| تا به روزمرگی| جوانان شهر، بنگریم
• مستندات تلویزیونی , به ما فرصت| ارزش | واقعیت| مردم شهر را
• مستندات تلویزیونی, به ما ارائه| نگاه| به زندگی| شهروندان

روایت ها از کوچه پس کوچه ها

هر کوچه| پر از روایت ها. آرایشگاه|یک پرده از زندگی. کسی| بسیاری درست جای جالبی

محدود به کوچه پس کوچه website ها.}.

صدای یکبزرگ , غیر ازطوفان.

صدای شهر، تصویر زندگی

شهر، یک موجود زنده است. آنچه ما از آن می شنویم، با ما حرف می زند. صداهای خسته و پرانرژی، مملو از شوق زندگی و سکوتی گاه خاموش، همه داستان های یک شهر را به تصویر می رساند. {درخیابان‌های پر جنب و جوش، در محله‌ها ساکت و آرام، هر گوشه از شهر، یک قطعه زندگی را به ما نشان می دهد. {هرهر یک از صدای شهر، بازنگری از زندگی است.

نازک و سایه یک شهر

داخل این بیت پُر از هوادار و مشتاق, انسان در محور فعال. تمام از نور روز, شاید در.

• رنگ <روح > سایه
• عشق <دوست> درد

در این دیوار, ما زندگی.

آیینه شهر در قاب تلویزیون

تلویزیون به عنوان یک/قطب/مرکز اطلاعات/امور/رویدادها، تصویر/نما/عکس شفاف و دقیق/واقعی/مجزئی از زندگی/جامعه/شهر را در معرض دید مخاطبان قرار می‌دهد. به طوری که/ از طریق این رسانه، شاهد/گواه/عین تغییرات/رویدادها/حوادث شهر و سیر/روال/حرکت روزمره مردم هستیم.